دیدگاه جان مک داول در باب نظریه معنا (محتوای خبری) و ارجاع

thesis
abstract

مک داول، در بحث از نظریه ی معنا، در جستجوی یافتن پاسخی است به این پرسش که : چگونه می توان نظریه ای بدست داد که معرفت به آن، برای فهم یک زبان، کافی باشد؟ مک داول، در این راه، از آراء دو فیلسوف برجسته ی زبان بهره می برد، دیویدسون و فرگه؛ و نیز از آراء این دوفیلسوف، در مقابل انتقادات دامت، دفاع می کند. دیویدسون اصرار دارد که جزء مرکزی چنین نظریه ای یک نظریه ی صدق به شکل نظریه ی صدق تارسکی است. نظریه ی صدق تارسکی، قضایایی را، برای هر جمله ی خبری از زبان مورد بررسی، بدست می دهد که شرط لازم و کافی برای صدق جمله ی مذکور را تصریح می کنند. برای دیویدسون، معرفت به چنین نظریه ی صدقی ( به عنوان حامل یک نظریه ی معنای ترکیبی ) همسنگ فهم زبان است. از سویی دیگر، فرگه معتقد بود که می توان محتواهای خبری جملات را بوسیله ی بدست دادن شروط صدق آنها تعیین کرد، و نیز اینکه محتوای خبری یک جزء جمله، سهم یا مشارکت آن جزء در محتوای خبری جملاتی است که در آنها واقع است. دیدگاه سومی که مک داول از آن دفاع می کند، پیشنهاد دیویدسون را به عنوان طرحی درباب بررسی سرشت یک نظریه ی محتوای خبری ( فرگه ای )، برای یک زبان، ارائه می دهد. نظریه ی محتوای خبری به عنوان یک نظریه ی صدق، بهمراهی یک نظریه ی نیرو، نظریه ای ( تام ) را تشکیل می دهند که معرفت به آن، برای فهم زبان، کافی است. این نظریه ی تام، اظهارات گویندگان یک زبان ( بیگانه ) را، با توجه به فهم آنها از فرازبان خود، به عنوان انجام یکسری افعال گفتاری توصیف می کند که چنین توصیفاتی از رفتار زبانی گویندگان، تنها در پرتو گرایش های گزاره ای آنها قابل درک خواهد بود. چنین نظریه ی معنای معتدلی، که یک نظریه ی فهم نیز محسوب می شود، پاسخ مک داول به پرسشی است که در ابتدای سخن مطرح شد. این نگاه، در مقابل دیدگاه دامت قرار می گیرد که بر طبق آن امکان یک نظریه ی معنای معتدل، منتفی است. با مروری بر انتقادات دامت بر طرح مک داول و سپس تشریح پاسخ های مک داول، در انتهای این نوشته، به این نتیجه خواهیم رسید که نظریه ی معنای معتدل مک داول نسبت به نظریه ی نیرومند دامت حداقلی تر، واقع گرا و در عمل، موفق تر است.

similar resources

نسبت رفتارگرایی معرفت‌شناختی و عینیت از دیدگاه مک داول

مسئله اصلی در این مقاله بررسی نسبت رفتارگرایی معرفت‌شناختی و عینیت است. آیا می‌توان باوجود اعتقاد به رفتارگرایی معرفت‌شناختی و کنار گذاشتن رویکرد مبناگرایانه به شناخت، گفتمان عینیت را حفظ نمود و ادعا کرد که در فرایند تحقیق پاسخگو به جهان هستیم؟ در این مقاله سعی بر این است که پاسخ مثبت جان مک داول به این سؤال موردبررسی قرار گیرد. بدین‌جهت نظریات مک داول در دو محور مطرح می‌گردد: نظریات سلبی که بی...

full text

نسبت رفتارگرایی معرفت شناختی و عینیت از دیدگاه مک داول

مسئله اصلی در این مقاله بررسی نسبت رفتارگرایی معرفت شناختی و عینیت است. آیا می توان باوجود اعتقاد به رفتارگرایی معرفت شناختی و کنار گذاشتن رویکرد مبناگرایانه به شناخت، گفتمان عینیت را حفظ نمود و ادعا کرد که در فرایند تحقیق پاسخگو به جهان هستیم؟ در این مقاله سعی بر این است که پاسخ مثبت جان مک داول به این سؤال موردبررسی قرار گیرد. بدین جهت نظریات مک داول در دو محور مطرح می گردد: نظریات سلبی که بی...

full text

الهیات اگزیستانسیالیستی از دیدگاه جان مک کواری

جان مک کواری، فیلسوف انگلیسی معتقد است که میان فلسفه اگزیستانسیالیسم و الهیات مسیحی، قرابت وجود دارد. او از مسیحیت ، رودلف بولتمن و از اگزیستانسیالیسم، مارتین هایدگر راانتخاب نمود و به مقایسه آراء آنها پرداخت . بحث انسان دراگزیستانسیالیسم بافهم وجود انسان در تفکر کاتبان عهد جدید خویشاوندی دارد. تفسیر بولتمن از وجود انسان برمبنای الهیات پولس رسول دارای دو بخش است : یکی زندگی انسان بدون مسیح و دی...

15 صفحه اول

کثرت‌گرایی جان هیک و نظریۀ ارجاع

جان هیک فیلسوف دین فقید قرن بیستم، به نظریه‌پردازی در باب مسئلة تنوع و کثرت دینی شهرة آفاق است. او با اتخاذ مبادی و مبانی گوناگون معرفت‌شناختی فلسفی سعی در طرح فرضیه‌ای تبیینی دارد که به باور او بهترین تبیین تکثر در جهان واقعی را ارائه دهد. هیک به لحاظ هستی‌شناختی وجود واقعیت غایی مستقل از ذهن و زبان را (البته در قالب رئالیسم انتقادی) می‌پذیرد، اما رئالیسم فقط سویۀ هستی‌شناختی ندارد و دارای سوی...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023